هزاران سال پیش افراد برای اینکه بتوانند زنده بمانند، باید حتما شکار میکردند. با استفاده از تیر و کمان که در آن زمانها داشتند، حیوانات را شکار میکردند. در آن سالها شکار به عنوان سرگرمی به حساب نمیآمد، برای ادامه زندگی بشر بود. در این نوشته میخواهیم ظالمانه بودن شکار با تیر و کمان را بررسی کنیم.
ولی متاسفانه امروزه انسانها نیازی به شکار کردن ندارند. شکار به عنوان یک سرگرمی به حساب میآید.
متاسفانه شکار بسیاری از گونههای جانوری مانند ببر تاسمانی، پنگوئنهای بزرگ جثه را به انقراض برده است. شکار بی رویه باعث شده است، مشکلات زیادی را برای آنها به وجود آورده است.
از 5 درصد جمعیت آمریکا یعنی حدود 9 میلیون نفر شکارچی هستند.
البته شکار در خیلی از زیستگاهها جنگلهای طبیعی و بوستانهای ملی به عنوان یک مورد آزاد به حساب میآید. بعضی از حیوانها در معرض انقراض هستند، کشتن آنها مشکلات زیادی را به وجود میآورد؛ به همین دلیل نباید شکار شوند.
گفته میشود که شکارچیان غیر مجاز تعداد زیادی حیوانات را سالیانه از بین میبرند. با از بین رفتن حیوانات مشکلات زیادی را برای چرخه طبیعت به وجود میآید.
زجر و عذاب
زمانی که با استفاده از تیر و کمان حیوانات را شکار میکنند، در واقع باعث مرگ آنها نمیشوند؛ این موضوع باعث زخمی شدن آنها میشود. نمردن حیوانات باعث زجر کشیدن حیوانها میشود. بر اساس تحقیقاتی که انجام شده است به این نتیجه رسیدند؛ که 80 درصد شکار گوزن برای گوزن دم سفید انجام گرفته است.
حدود 22 گوزن که با استفاده از تیروکمانهای سنتی آنها را شکار کرده بودند، اگر این گوزنها رسیدگی برای آنها در نظر میگرفتند؛ سالم میماندند. حدوداً ۲۰ درصد از روباههایی که تیرهای شکارچیها به آنها برخورد کرده بود، حتما نیاز داشتند تا با تیر خلاص آنها را کاملا از بین ببرند.
متاسفانه دوباره بهروباهها شلیک شده است. 10 درصد از روباهها زمانی که شکارچیان را میبینند، فرار میکنند، و از دید آنها خارج میشوند. اما به عقیده دامپزشکان به دلیل اینکه روباهها نمیتوانند تغذیه لازم را به دست بیاورند، گرسنگی باعث آسیب به آنها میشود، و آنها را به کام مرگ میکشاند.
دپارتمان بیولوژی تخمین میزند، که حدوداً از در سال 93 میلیون اردکی که به دلیل شکار آسیب دیدهاند، شانس زنده ماندن ندارند. پژوهشهایی که در آن که در انگلیس وجود دارد، 11 درصد از گوزنها بعد از تیر دوم و سوم جان خودشان را از دست دادند، 15 دقیقه قبل از اینکه مرگ اصلی برای آنها به وجود بیاید؛ عذاب کشیدند.
شکار در مهاجرت حیوانها و الگوی خواب زمستانی آنها تاثیرگذار است، میتواند موضوعات بدی را به وجود بیاورد.
همچنین شکار با تیروکمان باعث میشود، خانوادههای حیوانات از هم پاشیده شوند. برای حیواناتی مثل گرگ که بسیار زیاد به خانواده و فامیل خودشان پایبند هستند، شکار با تیرکمان بسیار یک موضوع بدی برای آنها به حساب میآید. شکارچیان باید به وجود آوردن سر و صدا و هیاهو وحشت را به دل حیوانات راه میاندازند.
حیواناتی که ترسیده باشند، دیگر نمیتوانند غذای درستی بخورند. ترس و اختلال در زندگی عادی و عادتهای غذایی آنها به وجود میآید، همچنین باعث میشود نتوانند که آنها چربی و انرژی در بخشی از بدن خودشان ذخیره کنند، زمستان باعث مرگ آنها میشود.
حفاظت طبیعت از فرزندانش
باید بدانید که طبیعت نسبت به فرزندان خودش حساس است. یک نوع تعادل ظریف حساب شده در اکوسیستم وجود دارد، اگر این تعادل به هم بریزد؛ پایایی حیوانات از بین میرود. حیوانات درنده و شکارچیها با کشتن حیوانات مریض و ضعیف تعادل خودشان را برقرار میکنند.
اما شکارچیان حیوانات سالم و درشتی را که ادامهزاد و ولد دارند، میکشند، آنها را به سرش شومینه آویزان میکنند. باید بدانند که شکار چرخه طبیعت را دچار آسیب کرده است. شکار بیرویه غیرمجاز فیل در آفریقا باعث شده است، حیوانات بدون آج زیاد شوند.
در کانادا هم در طی 40 سال اخیر شکار افزایش پیدا کرده است؛ همین موضوع باعث شده است، سایز شاخه گوسفندان حدود ۲۵ درصد کاهش پیدا کند. شکار تاثیر زیادی روی ژنتیکی جانوران میگذارد، این موضوع بسیار عمیقتر از آن چیزی است، به آن فکر میکنید.
اگر شکار مخصوصاً شکارهای سنتی که با تیر و کمان آن انجام میشود، بیشتر از حد معمول اتفاق بیفتد؛ باعث میشود، تا جمعیت حیوانات کم بشود، در این خالت ساز و کار طبیعت از بین میرود.
حتی اگر یک اتفاق غیر معمولی اتفاق بیفتد، جمعیت حیوانات زیاد بشود؛ همین موضوع ساز و کار طبیعت را به حالت تعادل برقرار میکند. گرسنگی و بیماری میتواند به عنوان یک موضوع تراژدی به حساب بیاید؛ اما این موضوع در راهکارهای طبیعت است.
برای اینکه بتواند حیوانات سالم و قوی را نگه دارند، باید نگهداری از آنها را به بهترین شکل ممکن انجام بدهند.
شکار حیواناتی که گرسنه و مریض هستند، به عنوان یک موضوع نابودگر به حساب میآید. یکی از مشکلاتی که شکار به وجود میآورد، این است؛ تعقیب و گریز زیادی به وجود میآیند.
تعقیب و گریز باعث میشود، حیوانات از زیستگاه اصلی خودشان فرار کنند، برای اکوسیستم آنها یک موضوع بد به حساب میآید.
خشونت خاموش
معمولاً شکار در زمینهای خصوصی اتفاق میافتد، که محیط زیست قوانینی را برای آنها در نظر نگرفته است.
حیات وحش طبق قانون حفاظت وجود ندارد. در بعضی از موارد مالکین برای اینکه بتوانند قوانین حفاظت از محیط زیست را در نظر بگیرند؛ مقداری سختگیرانه عمل میکنند.
برخی از زمینهای خصوصی باعث میشود، تا درآمدزایی از شکار به دست بیاورند؛ پس به همین دلیل شکارچیان با پرداخت یک مقدار ورودی میتوانند حیواناتی که در منطقه به عنوان حیوانات خاص هستند، را شکار کنند. خصوصی بودن شکارگاه باعث میشود، تا این خشونت خاموش بمانند.
حیواناتی که در شکارگاههای خصوصی هستند؛ معمولاً بومی هستند. اما ممکن است حیوانات دیگر هم در این بخش وجود داشته باشند. بعضی از حیوانات بومی برای سیرکها و حیات وحشها استفاده میشوند. این حیوانات فقط به یک دلیل شکار میشوند، فخرفروشی و پز دادن.
شکارگاههای خصوصی امروزه بهترین و سودزاترین کسب و کارها است. در آمریکا حدود 3000 شکارگاه خصوصی وجود دارد.
ترنر مارک بزرگترین شکارگاه خصوصی در آمریکا به حساب میآید، که از مشتریان خودش هزاران دلار پول میگیرد، تا اجازه دهد؛ شکارچیان گاومیشهای کوهان دار آمریکایی، بزکوهی و بوقلمونها را در زمینهای خودشان شکار کنند.
حیواناتی که در شکارگاههای خصوصی زندگی میکنند، معمولاً به زندگی با انسانها عادت کردند. حیوانات نمیتوانند از این حصارها فرار کنند. شکارگاه خصوصی از چند متر و چند هکتار وسعت دارند. استراتژی بیشترین شکارگاه خصوصی حالتی دارد؛ اگر کسی چیزی شکار نکند؛ لازم نیست پول بپردازد؛ پس شکارچیان بیشتر به این بخش جذب میشوند.
دیدگاه خود را ثبت کنید
میخواهید به بحث بپیوندید؟مشارکت رایگان.